مسعود محمدی؛ محمدعلی کاظمی نصرآبادی
دوره 4، شماره 2 ، اسفند 1402، ، صفحه 215-229
چکیده
مقاومت و پایداری همواره در مقابله با ظلم قد برافراشته است و آن را تداعی میکند. اگرچه ادبیات پایداری در طول تاریخ پیشینهای طولانی دارد، ولی گسترش ظلم و بیعدالتی و تقویت انگیزه دفاع از حق در شکلگیری و احیای آن نقش داشته است. ازاینرو ادبیات پایداری اختصاص به سرزمین خاصی ندارد. با شروع نبردهای سوریه و حمله گروههای تروریستی ...
بیشتر
مقاومت و پایداری همواره در مقابله با ظلم قد برافراشته است و آن را تداعی میکند. اگرچه ادبیات پایداری در طول تاریخ پیشینهای طولانی دارد، ولی گسترش ظلم و بیعدالتی و تقویت انگیزه دفاع از حق در شکلگیری و احیای آن نقش داشته است. ازاینرو ادبیات پایداری اختصاص به سرزمین خاصی ندارد. با شروع نبردهای سوریه و حمله گروههای تروریستی به آن کشور، مدافعان حرم از حرم حضرت زینب سلامالله علیها دفاع کردند و از آن به بعد واژه محور مقاومت نقش گستردهای در غرب آسیا پیدا کرد. با شهادت حاج قاسم سلیمانی، فرمانده جبهه مقاومت در فرودگاه بغداد، جهتگیری اشعار پایداری به سوی حاج قاسم کشیده شد. یکی از شاعران محور مقاومت که دراینباره شعر سروده، معاذ الجنید است. مقاله تلاش دارد تا با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی، تجلی سیمای شهید سلیمانی را به عنوان فرمانده جبهه مقاومت در قصیده عصر سلیمانی از معاذ الجنید تجزیه و تحلیل کند. برآیند پژوهش نشان میدهد که معاذ الجنید، شاعر یمنی با سرودن قصیده عصر سلیمانی در وصف شهید سلیمانی، به تجلی موضوع دفاع از ستمدیدگان و مظلومان در برابر ظالمان، مقابله با تروریسم و جریان انحرافی داعش، شخصیت شهید سلیمانی در ابعاد بینالمللی به عنوان آزادیخواه، جهاد در راه خدا، مبارزه با استکبار آمریکا و مقایسه شهید سلیمانی با شهدای اسلام و نهضت کربلا اشاره دارد.